تشخیص ،تحلیل و تولید شکست های هوشمندانه سه مرحله اصلی یادگیری از شکست ها هستند.
به هر حال چون ما در شرایط عدم قطعیت زندگی می کنیم برخی از تلاش های ما به شکست می انجامد و چه بهتر است که این شکست ها هوشمندانه باشند به عبارتی شکست های هوشمندانه سبب رشد ما هستند و به طور حتم از اینکه کاری انجام ندهیم بهتر هستند
مهمترین مانع در یادگیری از شکست ها ،ترس از سرزنش شدن به خاطر شکست است.
عدم توجه به شکست های کوچک منجر به وقوع شکست های بزرگ می شوند.
سه استراتژی مهم برای یادگیری از شکست ها:
1- چارچوب بندی دقیق کار:معنی و ماهیت کار باید توسط رهبران به دقت توضیح داده شوند،ما دقیقا چه کاری را انجام می دهیم و شکست در کار ما چگونه تعریف می شود؟
2- کسانی که حامل خبر بد هستند را ماخذه نکنید ازشون به خاطر شجاعتشون قدردانی کنید.
3-ساختار و فرآیندهایی به وجود آوریم که بشود از اشتباهات و شکست ها آموخت و آنها را دیگر تکرار نکرد.مثلا وقتی مشکلی توسط کارمندی حل می شود چگونگی حل مشکل مکتوب شود ،که کارمند بعدی مجبور نباشد همین پروسه را طی نماید.
فضایی را در شرکت به وجود آوریم که کارمندان، شرکت را از خودشان بدانند، به راحتی بتوانند مشکلات، انتقادات و پیشنهادات خود را نسبت به شرکت با احساس امنیت مطرح نمایند و حتی به خاطر آن تشویق شوند.